سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : جمعه 90/12/12 | 11:18 صبح | نویسنده : FFFFF
اومده خونمون میگه راستی توالتتون همونجاس میخوام برم ؟؟ میگم پـَـ نـَـ پـَـ رفته مسافرت خارجه تا 6 ما هم برنمیگرده.
 
***************************

رفتم کله پزی میگم یه دست کله پاچه بده میگه چشمم بزارم؟ پـَـ نـَـ پـَـ من چشم میزارم گوسفنده بره قایم شه

***************************

بابام داره با شیر و دوش حموم ور میره ، سه ساعت با شورت دم در حموم یه لنگه پا وایسادم بر می گرده می گه : اِ اِ اِ …! می خوای بری حموم؟!!! میگم : پـَـ نـَـ پـَـ اومدم مسابقات پرورش اندام ، منتظرم برگردی برات فیگور بگیرم..!

***************************

از فیس بوک اومدم بیرون کامپیوترو خاموش کردم خواهرم میگه: خسته شدی از فیس بوک اومدی بیرون ؟ منم گفتم: پـَـ نـَـ پـَـ بهم گفتن یه 5 دیقه برو بیرون میخوایم کفشو تی بکشیم

***************************

یه عکس از ابی بردم قاب سازی یارو میگه قابش کنم پـَـَـ نــه پـَـَــــ خوب عکسو نگاه کن ببین اینورا ندیدیش عکس بابامه اختلال هواس داره چند روزه از خونه زده بیرون

***************************

تو پارک رفتم دستشویی اومدم بیرون یکی جلومو گرفته! میگم پولیه؟
مبگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ من اینجا نشستم پشه ها نیان تو حین کار براتون مزاحمت ایجاد کنند

***************************

منتظر تاکسی وایسادم و دارم دست تکون میدم برا تاکسیا. با تاکسیش میاد کنارم میگه تاکسی می خوای؟ میگم پـَـ نـَـ پـَـ دارم برای مسافرین محترم دست تکون میدم و آرزوی سفری خوش می کنم.

***************************

به بابام میگم: بابا تو سفارت امریکا کار پیدا کردم. میگه: به عنوان مترجم؟ میگم: پـَـ نـَـ پـَـ میرم بالا پشت بوم سفارت، روزایی که باد نمیاد، پرچم امریکا رو فوت میکنم!

***************************

به بابام میگم سویچ رو بده. میگه میخوای با ماشین بری بیرون؟ میگم پـَـ نـَـ پـَـ میخوام باهاش گوشم رو تمیز کنم
دستش رو آورده بالا بزنه. میگم میخوای بزنی؟ میگه پـَـ نـَـ پـَـ میخوام قلنج کتفم رو بشکونم

***************************
لیچ آب رفتم سر کلاس.  استاد میگه بارون میاد؟ میگم پـَـ نـَـ پـَـ وقت نداشتم با لباس دوش گرفتم زود به کلاس برسم.

***************************

رفتم دارو خونه میگم یه بسته خلال دندون بدید. میگه میخوای دندونات خلال کنی؟ میگم پـَـ نـَـ پـَـ میخوام خودم تب سوزنی کنم

***************************
امروز سر کلاس یه زنبور رو گرفتم پاشدم رفتم پنجره رو باز کردم که بندازمش بیرون, استاد میگه:زنبوره؟پیش خودم گفتم:لا اله الا الله!!! بعد میگه:میخای بندازیش بیرون؟؟؟ دیگه عنان از کف دادم و گفتم: پـَـ نـَـ پـَـ بیچاره نابیناست دستش رو گرفتم به در و دیوار نخوره!!!

***************************

قورمه سبزی آوردن رومیز میگه قورمه سبزیه؟؟؟؟ پـَـ نـَـ پـَـ کوکوسبزیه آبشو زیاد کردن

***************************

یکی از بستگان دوستم فوت کرده بود . رفته بودم بهشت زهرا . واستاده بودم سر قبر یکی اومد گفت : اومدی فاتحه بدی ؟ گفتم : پـَـ نـَـ پـَـ
واستادم اگه زنده شد با بیل بزنم بمیره

***************************
بابا بزرگم 3روزه فوت کرده داییم زنگ زده میگه مامانت داره گریه میکنه؟ گفتم پـَـ نـَـ پـَـ عربی گذاشته داره میرقصه

***************************

رفتم تو صف پمپ بنزین , بعد از 40 دقیقه که نوبتم شده مامور پمپ بنزین میگه اومدی بنزین بزنی؟ میگم : پـَـ نـَـ پـَـ داشتم رد میشدم گفتم بیام ببینم در باکم سمت چپه یا راسته

***************************

بابام داره تلویزیون نگاه میکنه صدا تلویزیون رو 50 . میگم : میشه صداشو کم کنی ؟ میگه : مگه صداش اذیتت میکنه ؟ میگم : پـَـ نـَـ پـَـ میخام لب خونیم قوی بشه
.
***************************

دوستمُ دعوت کردم خونمون اومده می گه اینجا خونه خودتونه؟ پـَـ نـَـ پـَـ خونه مادربزرگس منم مخملم

 ***************************
رفتم پرنده فروشی میگم آقــا قناری‌های نر و مادتون کدومان ؟ میگه میخوای بخری ؟ پـَـ نـَـ پـَـ مامور منکراتم اومدم ببینم قفسشون یه وقت مختلط نباشه..!


 ***************************

شیشه رفته تو دستم دارم جیق میزنم به دوستم میگم در بیار میگه..شیشه رو گفتم پـَـ نـَـ پـَـ ادای منو

***************************
جمله ی بدون "پـَـ نـَـ پـَـ" مثل صبحونه بدون چایی میمونه !! که اگه استفاده نکنی اون روز سردرد میگیری
!!
**************************

اومدن خواستگاریم من و مامانم و بابام نشستیم، مادر طرف میگه عروس خانم ایشون هستن؟ مامانم گفت پـَـ نـَـ پـَـ اون سیبیل کلفت شکم گنده عروسه بهش میگیم بابا
!
***************************

شب جمعه ای دارم شکلات خیرات میکنم طرف یدونه برداشته خیلی جدی میگه یدونه فاتحه بفرستم؟ میگم پـَـ نـَـ پـَـ یه مشت بردار یه جزء قرآن بخون

***************************

یارو میگه هشت نفر بهم تجاوز کردن ، رفتم کلانتری، می گه می خوای شکایت کنی؟ پـَـ نـَـ پـَـ یه نسخه از فیلمش آوردم برام مجوز پخش بگیری.

***************************

به استاد ماکت ساختمون دارم نشون میدم برگشته میگه پله هم دار : میگم پـَـ نـَـ پـَـ با قلاب میرن بالا